۱۳۸۹ خرداد ۱۹, چهارشنبه

قطعنامه و سطل آشغال


اونور دنیا قطعنامه صادر کردند ، اومدند اینجا سطل آشغال ها رو ور می دارن می برن !تا وقتی که سطل ما رو نگذارید سر جاش هر شب ساعت 21 آشغال ها وسط خیابونه !

۱۳۸۹ فروردین ۴, چهارشنبه

کاسپین ماکان و پروین فهیمی


وقتی که امروز بالاترین را دیدیم و لینک های برتر را دیدم متوجه شدم که حدسم در مورد این شاه پسر ! کاسپین ماکان درست بوده ! که2 حالت بیشتر ندارد یا انسان بیشعور از نظر سیاسی است یا اینکه انسانی هفت خط در جهت بهره بردن شخصی از خون شهید جنبش است .
نمی دونم چه می شود گفت اما یه سری به سایت کلمه زدم و عکس مادر سهراب را دیدم پای سفره ی هفت سین در تهران !
فقط از شما می خواهم برای یک لحظه کاسپین ماکان را با این شیر زن بی ادعا مقایسه کنید .
حساب کار دستتان خواهد آمد .

۱۳۸۸ اسفند ۲۹, شنبه

نوروز تلخ امسال من


بهار دوباره آمد و جوانه های سبز بر درختان روییدند اما امسال نوروزش برایم با دیگر روز های این سال سیاه تفاوتی ندارد .
سال های پیش در این روز ها مشغول تبریک گفتن سال نو و گرفتن پیامک های تبریک از این و آن بودم و بهار را احساس می کردم . اما امسال نمی دانم چه شده است که فقط احساس تنهایی برایم باقی مانده . گه گاه پیام تبریکی می رسد که با یک شوخی لوس می گوید سال نو مبارک ! تنها به این امیدم که پیامکی که می آید یادی از رفیقانم را داشته باشد .
حوالی نوروز که می شود تهران آرام می گیرد . امسال هم آرام بود ، اما هر جایش که قدم می گذاشتم خاطره ای بود همراه با حسرت .
انقلابش ، آزادی اش ، توپخانه و ونکش ! صدا سیما و پارک ملتش ! و بهشت زهرایش !
هر کجایش می روم امید و نا امیدی را یکجا به خاطر می آورم ! روز های خوش و روز های گاز اشک آور را یک جا به خاطر می آورم .
امسال نوروز من متفاوت است ، امسال نوروز من هنگام نو شدن و فراموش گذشته نیست ، امسال نوروز هنگام یاد آوردن رفیقان در خون غلطیده ام است ، هنگام ایستادگی و صبر و استقامت است .
نوروز امسال زمان به یاد آوردن دوباره ی حماسه ی با هم بودن است . هنگام یاد آوردن جای خالی رفیقان است . هنگام یاد آوردن امید و مجید در بند است . هنگام یاد آوردن عظمت ندا ها و سهراب هاست . بهار من هنگام شکوفه دادن درخت سبز از خون یاران است .
امشب با یاد سهراب و ندا با فریاد الله اکبر به استقبال نوروز می رویم .



۱۳۸۸ دی ۱۴, دوشنبه

داد


دادکان در 90 : افتخارم گرفتن مدال لیاقت از خاتمی

اس ام اس


اطلاع رسانی برای شرکت در مسابقه پیامک 90 بسیار گسترده بوده است و خود من مشابه آن را تنها پیش از انتخابات مشاهده کردم .
شایدد به علت کم هزینه بودن این حرکت است .
عده ای از امروز لینک گذاشته اند و از این حرکت انتقاد کرده اند که شناسایی می شوید ، حرکت نا عاقلانه است .
البته ظاهرا پیشنهاد های "ماندن در خیابان" شان را یادشان رفته که 100 درصد با شکست مواجه شد .
شرکت در مسابقه ی امروز یک بازی برد -برد برای ماست ، حتی اگر کودتا آنرا آغاز کرده است .
یا مسابقه را قطع می کنند ، یا تقلب می کنند یا پیروز می شویم .
در هر صورت واکنش مردم را به دنبال خواهد داشت .
هر حرکتی این چچنینی که اعتراض به حق فراموش شده مان را مطرح کند از نظر من پذیرفته است به خصوص برنامه ی امشب که این همه اطلاع رسانی شده است

۱۳۸۸ دی ۱۰, پنجشنبه

موسوی


آری ، میرحسین با ملت سبز ایران عهد کرد که تا پایان این راه سبز مستحکم بایستد . با وجود تهدید او و درخواست از وی برای بازگشت از راه سبز ، میر حسین عزیزمان نه تنها پس کشید ، که اعلام کرد خونش رنگین تر از ندا ها و سهراب ها و سید علی ها نیست . همانطور که شی شهادت خواهر زاده اش گفت که خون وی از خون دیگر شهدا رنگین تر نیست . آرامش همیشگی اش را در بیانیه اش می شد حس کرد ، همان آرامشی که در مقابل فردی حقیر مانند احمدی نژاد میشد در چشمانش حس کرد .
او به راستی راه ملت را دریافته است ، می دانم که عده ای می آیند و می گویند میرحسین نگفت تغییر نظام ، نگفت مرگ بر خامنه ای و شاید او را به باد انتقاد بگیرند ، اما دوستان میر حسین ما ، جانش را بر کف دستش گرفته ، موسوی و کروبی در خطر اعدام قرار دارند اما ذره ای از مسیرشان کنار نکشیدند ، هنوز از موضع بالا به ظالمان راه حل پیش نهاد می دهد .
من هم می خواهم با میرحسین ، هم رزم سبزم دوباره پیمان ببندم که تا آخر این مسیر با وی خواهم بود . و پیام امام را به گونه ای دیگر تکرار می کنم که موسوی ما را بکشید ، مطمئن باشید که خود را کشته اید .

۱۳۸۸ آذر ۲۹, یکشنبه

امشب


امشب ساعت 10 شب کوبنده ترین تکبیر را سر می دهیم . از میدان محسی یا بالای پشت بام فرقی نمی کند ، بغضمان را فریاد می زنیم